تعبير   سران فتنه   افسانه يا واقعيت؟

اميد نساج - خبرنگار

گاهي ديده مي شود عده اي به سران فتنه لقب مي گيرند؟ آيا اين تعبير صحيح است؟ آيا موجب نمي شود اين تعبير دافعه اي ايجاد كند كه مانع پشيماني و بازگشت افراد به دامن نظام شود؟

براي تبيين اين موضوع بايد تعريف صحيحي از فتنه در دست داشته باشيم. فتنه به شرايطي گفته مي شود كه حق و باطل به هم آميخته باشند به گونه اي كه حق به راحتي قابل تشخيص نباشد. به عبارت ديگر فتنه زماني شكل مي گيرد كه جرياني باطل با پوششي از حق كه ظاهر باطل را مي پوشاند، در جامعه پديد آيد.
سابقه فتنه در بين مسلمانان به زمان پيغمبر باز مي گردد. قضيه مسجد ضرار در زمان رسول اكرم(ص)، ثقيفه بني صاعده بعد از رحلت رسول اكرم(ص)، جنگ هاي جمل، صفين و نهروان در زمان اميرالمؤمنين (ع) از جمله اين فتنه هاست.
اما فتنه اي كه اخيرا در كشور رخ داد. آقاي موسوي با پوشش حق با عنوان حمايت از حق مردم و صيانت از آراء مردم اقدام به ايجاد جريان باطل فتنه نمود. اما نبايد ناديده گرفت كه گاهي نقاط منفي نيز مي تواند در جريان حق وجود داشته باشد كه اين نكته لزوم كسب بصيرت را گوشزد مي كند. به عنوان مثال گاهي شما برنجي مي خريد كه در آن چند سنگ كوچك وجود دارد، شما سنگ ها را جدا كرده و از برنج استفاده مي نمائيد و هرگز همه برنج را دور نمي ريزيد. گاهي در جريان حق نيزگاهي عده اي ناآگاه دست به اعمال ناصحيح مي زنند، اما دليل نمي شود كه كامل جريان حق زير سئوال برود.( البته اين بحث غير از مسأله خودزني هايي است كه گاهي از طرف جريان باطل براي مشوش كردن چهره حق انجام مي شود) پس لزوم بصيرت كه بارها و بارها از سوي امام خامنه اي(ره) مورد تأكيد واقع شده، اينجا مشخص مي شود كه فرد بايد جريان را بشناسد و فريب پوشش ظاهري را نخورد.
حال منظور از سران فتنه:
منظور از سران فتنه كساني هستند كه كارگرداني اين جريان فتنه را بر عهده گرفتند. خواه از روي عمد و براي مقابله با اسلام و نظام اسلامي باشد و خواه از روي جهل باشد. اگر جرياني كه فريب فتنه را مي خورند تحت تأثير عده اي قرار گيرند كه در جهت باطل حركت مي كند( تأكيد مي شود چه عمدا چه سهوا)، اين افراد سران فتنه خواهند بود.
حال نگاهي به جريان فتنه اخير در كشورمان مشخص مي كند عده اي نه تنها جريان فتنه را كارگرداني و حمايت مي كردند كه رهبري مي كردند. همين عده ( خواسته يا ناخواسته) باعث شدند عده اي از آشوبگران و اغتشاشگران فرصت پيدا كنند تا دست به تخريب زده و لب به شعارهاي ساختار شكنانه باز كنند. همين عده زمينه حضور بهائيان را در عرصه سياسي كشور ( كه هرگز تا اين حد جسارت نكرده بودند) براي تضعيف نظام فراهم كردند. همين عده باعث شدند كه كمونيست ها و گروه هاي منافقين در كشور به فعاليت و تكاپو بيفتند. همين عده اگر نگوييم با رسانه هاي بيگانه همكاري داشتند، لا اقل راه را براي توهين و تهمت و بدنام كردن نظام اسلامي در جهان توسط اين رسانه ها باز كردند.
با در نظر گرفتن خوشبينانه ترين حالت آقاي موسوي واقعا قصد اصلاح كشور و كمك به رشد جامعه را داشته است.اما آيا واقعا ( تأكيد: خواسته يا ناخواسته) جريان باطل را همراهي نكرد؟
آيا با دادن بيانيه هاي فتنه انگيز راه را براي تضعيف نظام هموار نكرد؟
حتي در آخرين بيانيه خود كه به نوعي از مواضع خود بازگشته آيا هتاكان روز عاشورا را مردمي خداجو نخواند؟
يكي ديگر از سران فتنه كه تكليف او كاملا روشن است. فردي كه از بين چهار نماينده پنجم مي شود ديگر او را چه به صدور بيانيه؟ جالب اينجاست كه اين نظام را با نظام شاهنشاهي مقايسه و شاه را تحسين مي كند!!!!! البته براي جلوگيري از تبديل شدن اين نوشتار به طنز از بردن نام او خود داري كردم.
در نهايت:
حال اگر افرادي پشيمان شده اند و قصد توبه دارند يا قصدشان خيانت بوده كه مسلما بايد نتيجه اعمال خود را ببينند و اگر هم واقعا از روي اشتباه و جهل اقدام به چنين عملي كرده اند، هر چه اشتباه بزرگتر باشد، عواقب بعد از آن هم بدتر است. هر كس خربزه خورد پاي لرزش هم ....

( لازم به ذكر است منظور از جريان حق در اين نوشتار حاكميت نظام اسلامي است و حزب خاصي مورد نظر نمي باشد)

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا